کلید قطع اینترنت در کیف رئیسجمهور آمریکاست؟
تاریخ انتشار: ۲ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۰۳۴۳۸
اخیرا فردی بهعنوان کارشناس در صدا و سیما ادعا کرده رئیسجمهور آمریکا همیشه یک کیف همراهش است که در آن دکمههایی به اسم Kill Internet وجود دارد که اگر آنها را فشار دهد اینترنت جهان قطع میشود. شاید خیلیها چنین حرفهایی را جدی نگیرند و این را هم بگذارند کنار هزاران حرف دیگری که در صدا و سیما پخش میشود و اساس علمی ندارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش دنیای اقتصاد، طرفداران این تئوری نگران هستند که اگر دولت آمریکا تصمیم به قطع اینترنت در ایران بگیرد چنین کاری میتواند باعث اختلال در زندگی روزمره مردم و فعالیتهای دولت شود و عملا چنان کشور را زمینگیر کند که آشوب و هرج و مرج ایجاد شود. بیراه نیست اگر بگوییم بخش مهمی از سیاستگذاریهای عرصه فناوری اطلاعات و اقتصاد دیجیتال کشور تحت تاثیر چنین نگاهی انجام میشود.
چنین رویکردی اینترنت را جنگافزار میبیند، پس طبیعی است که به دنبال بومیسازی و خودکفایی در دسترسی به این سلاح باشد و نگهبانی از مرزها در برابر این سلاح را اولویت خود بداند. به همین دلیل است که مثلا در یکی از مواد طرح جنجالی صیانت عبارت «گذرگاه ایمن مرزی» در فضای مجازی بهکاررفته و مسوولیت نگهبانی آن به ستاد کل نیروهای مسلح واگذار شده بود. تاکید مستمر بر قطع وابستگی به پلتفرمهای خارجی و فیلتر کردن بسیاری از سایتها و سامانهها و خدمات بینالمللی را هم باید بخشی از سیاست دفاعی در فضای مجازی تلقی کرد.
آیا چنین نگاهی درست است؟ تردیدی نیست که این فناوری، چون وارد زندگی مردم و جامعه میشود توزیع قدرت را بر هم میزند و به همین دلیل ماهیتا سیاسی است. مثلا اینترنت قدرت شهروندان را بالا برده، چون توان سازماندهی و نیز دسترسی به اطلاعات را افزایش داده است. اما همین اینترنت اگر در کنترل دولتها قرار گیرد قدرت آنها را هم بالا میبرد؛ چون به آنها امکان دسترسی به دادههای شهروندان را میدهد. پس کسی مخالف سیاسی بودن کاربردهای این فناوری نیست؛ اما این به معنای نگاه جنگافزارانه به آن نیست.
چیزی که ما اینترنت مینامیم در اصل شبیه ساختمانی است که معماری آن سه لایه دارد. لایه زیرین که میشود آن را لایه زیرساخت نامید و شبیه زیرسازی و پی یک ساختمان است، انبوهی از ابزارها و پروتکلهای فنی و مهندسی هستند که امکان ارتباط بین نقاط مختلف شبکه و تبادل داده بین آنها را فراهم میکنند.
توسعه این لایه بهصورت غیرمتمرکز انجام میشود و محصول همکاری و فعالیت هزاران فرد و شرکت و موسسه خصوصی و دولتی در اقصینقاط جهان است. طبیعی است آنها که سهم بیشتری در سرمایهگذاری و رشد اینترنت دارند اثرگذاری بیشتری هم در این لایه دارند. اما این لایه شبیه یک لباس بافتنی بزرگ است که صدها هزار بافنده دارد که عدهای سریعتر و بیشتر بافته و میبافند. بدیهی است اینکه با یک دکمه بشود این لایه را قطع کرد از نظر فنی ناممکن است.
لایه دوم را باید لایه خدمات نامید. در این لایه میلیونها کسبوکار و سرویسدهنده خدماتی مبتنی بر اینترنت به کاربران ارائه میدهند. از خدمات مصرفی شبیه سفارش غذا و تاکسی گرفته تا خدمات زیربنایی شبیه موتور جستوجو، از خدمات اختصاصی شبیه سرویسهایی که شرکتها به کارکنان خود میدهند تا خدمات عمومی شبیه شبکههای اجتماعی، از خدمات پایه شبیه نقشه گرفته تا خدمات خاصمنظوره شبیه آموزش پیانو با هوش مصنوعی همه و همه اینها انبوهی از کاربردهایی هستند که اینترنت را برای مردم معنادار میکند.
این لایه شبیه ساختمانی است که روی زیربنای لایه قبل ساخته شده است. شکلگیری این لایه هم محصول همافزایی میلیونها شرکت و کسبوکار دیجیتال است که در تعامل و البته در رقابت با هم مدام در حال خلق کاربردهای جدید هستند. برخی از این خدمات شکست میخورند و کاربرد آنها رواج نمییابد برخی هم موفق میشوند و رواج پیدا میکنند. این لایه را هم نمیشود با یک دستور قطع کرد و از بین برد.
طبعا ممکن است دولتهایی برای شرکتهای خود محدودیتی شبیه تحریمهای دولت آمریکا وضع کنند؛ اما این محدودیتها نمیتواند مانع دسترسی مردم به انبوه خدماتی شود که در فضای اینترنت عرضه میشوند اگرچه میتواند هزینه دسترسی و کاربرد آن خدمات را بالا ببرد.
لایه سوم را لایه محتوا مینامیم. این لایه شبیه آدمهایی هستند که در خانه زندگی میکنند و اسباب و وسایل خودشان را به خانه آورده و ساختمان را به خانه بدل کردهاند. در این لایه میلیاردها شخص و موسسه در حال تولید محتوا و خلق داده هستند. از محتواهای سادهای مثل عکس و متن و فیلم گرفته تا دادههای پردازششدهای شبیه الگوها و روندها و لاگها همه در این لایه هستند.
اینترنت بدون این محتوا اساسا معنایی پیدا نمیکند. در این لایه هم دکمهای وجود ندارد که دسترسی به محتواها در یک کشور را ناگهان قطع کند. واضح است ایده قطع یکطرفه اینترنت توسط دولت آمریکا پایه علمی و فنی ندارد و از اساس غلط است؛ اما متاسفانه به محملی برای اعمال سیاستهایی بدل شده که اگر محقق شوند ایرانیها را در یک جزیره اینترنتی منزوی میکنند.
توسعه اینترنت در هر سه لایه متکی به تعامل و همافزایی است. ذات اینترنت در اتصال و شبکهای شدن جریان داده است؛ اما نگاه جنگافزارانه به فناوری، این ماهیت را نادیده گرفته و فرض میکند میشود این فناوری را داشت و متصل به دنیا نبود. طرفداران این تئوری مقامات کشور را بیم میدهند که اگر آمریکا اینترنت را قطع کند در کشور آشوب میشود پس بهتر است خودمان اینترنت را قطع کنیم شبیه کسی که از ترس مرگ خودکشی میکند!
توسعه اقتصاد دیجیتال و بقیه انواع فناوریهای مدرن، مستقل از دنیا و بدون دسترسی به اینترنت جهانی در هر سه لایه زیرساخت، کاربرد و محتوا غیرممکن است. عدهای در کشور پیشنهاد میکنند ایران سیاستی شبیه چین در برخورد با فناوری دنبال کند. یعنی از یکسو رشد فناوری را جزیرهای کند و از سوی دیگر از همین فناوری برای افزایش قدرت خود و توان کنترل استفاده کند. اینگونه امید دارند فناوری به ابزار اعمال قدرت بدل شود و کنترلپذیری آن افزایش پیدا کند.
گذشته از اینکه حتی در خود چین هم معلوم نیست این سیاست به نتیجه دلخواه دولت منجر شود باید توجه داشت میانگین رشد اقتصادی چین در سیسال اخیر بسیار بالا بوده و در ۲۰سال اخیر به تنهایی ۵۰درصد رشد ثروت جهان و یکچهارم رشد اقتصادی جهان را این کشور ایجاد کرده است. چنین کشوری خیلی کارها میتواند بکند که دیگران نمیتوانند. هیچ کشوری در جهان بهاندازه چین تعاملات اقتصادی بینالمللی ندارد فقط در سال۲۰۲۲ این کشور حدود ۳۳۰میلیارد دلار به کشورهای عربی صادرات داشته و ۲۴۰میلیارد دلار در این کشورها سرمایهگذاری کرده است.
اما ایران بهعنوان کشوری که در ۴۰سال اخیر رشد اقتصادی بالای ۸درصد نداشته و در یک دهه اخیر رشد اقتصادی آن صفر بوده کشوری که تعاملات اقتصادی آن با جهان در حد صفر و سهم آن از اقتصاد جهانی کمتر از یکدهم درصد است چنین کشوری توان الگوبرداری از سیاست چین در مواجهه با فناوری را نخواهد داشت. ایجاد جزیره فناوری شاید در چین مانع توسعه فناوری نشود؛ اما در ایران قطعا به معنای توقف رشد فناوری و عقبماندن بیشتر ایران از روندهای توسعه جهانی خواهد شد.
منبع: فرارو
کلیدواژه: محدودیت اینترنت رشد اقتصادی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۰۳۴۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پوتین برای پنجمین بار رئیسجمهور روسیه شد+ فیلم
به گزارش گروه سیاست خبرگزاری علم و فناوری آنا به نقل از رسانههای روسیه، آیین تحلیف ریاست جمهوری یک روش تشریفاتی برای تصدی پست ریاست دولت است.
پوتین پیش از این، چهار بار در آیین تحلیف، برای دفاع از قانون اساسی روسیه سوگند خورده بود.
در سال ۲۰۰۰ میلادی، ۵۲.۹۴ درصد از روسها به نامزد ۴۷ ساله آن زمان رای دادند، در سال ۲۰۰۴ میلادی، ۷۱.۳۱ درصد واجدان شرایط شرکت در انتخابات، در سال ۲۰۱۲ میلادی ۶۳.۶ درصد و در انتخابات سال ۲۰۱۸ میلادی ۷۶.۷ درصد به وی رأی دادند.
در هشتمین دوره انتخابات ریاستجمهوری روسیه که مارس ۲۰۲۴ (۲۵ تا ۲۷ اسفند ۱۴۰۲) برگزار شد، پوتین با رکورد رأی ۸۷.۲۸ در انتخابات ریاستجمهوری این کشور باری دیگر به عنوان رئیسجمهوری، عهدهدار این مسئولیت شد.
تصاویری از لحظه ورود ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه به مراسم تحلیف ریاست جمهوری در کاخ کرملین
درباره تاریخچه آیین تحلیف در روسیه
مراسم تحلیف رئیسجمهوری در روسیه در سال ۱۹۹۶ میلادی ایجاد شد، زمانی که اولین رئیس جمهور، بوریس یلتسین، برای دومین بار در بالاترین پست دولتی شروع به کار کرد. از آن زمان، این آیین دستخوش تغییرات جزئی شده است، اما نکات اصلی آن ثابت مانده است.
ولادیمیر پوتین پس از مراسم تحلیف در رژه هنگ ریاست جمهوری روسیه حضور یافت
جزئیات آیین سوگند رئیسجمهوری روسیه
رئیس جمهوری روسیه از دفتر کار خود در ساختمان اول مجموعه کرملین به سالن بزرگ این کاخ رفت و در آنجا سوگند یاد کرد. پس از آن سرود ملی فدراسیون روسیه پخش شد.
بخش اداری کاخ کرملین، در طبقه اول چند بخش شامل دفتر کار، کتابخانه و مکان دیدارها و طبقه دوم، سالنهای برگزاری مراسمهای رسمی را شامل میشود.
پوتین پس از ادای سوگند، از ایوان سرخ کاخ کرملین به میدان کلیسای جامع رفت، جایی که که هنگ ریاستجمهوری از مقابل فرمانده کل قوای روسیه رژه رفت.
مقامات و شخصیتهای روسیه اعم از نمایندگان قوه مجریه، مقننه، قوه قضاییه، دولت فدراسیون روسیه، شورای فدراسیون، دومای ایالتی، اداره ریاست جمهوری و فرمانداران نمایندگان ادیان اصلی، دارندگان نشانهای ملی، قهرمانان روسیه و همچنین روسای نمایندگیهای دیپلماتیک، برخی نمایندگان سازمانهای عمومی، محافل تجاری، فرماندهای نظامی، شخصیتهای علم، فرهنگ، ورزش و روزنامه نگاران نیز به کرملین دعوت شده بودند.
ولادیمیر پوتین پس از ادای سوگند در مراسم تحلیف، به طور رسمی برای پنجمین بار ریاست جمهور فدراسیون روسیه را عهده دار شد
درباره پوتین
پوتین متولد ۷ اکتبر ۱۹۵۲ در لنینگراد، فارغ التحصیل دانشکده حقوق دانشگاه دولتی لنینگراد (دانشگاه دولتی سن پترزبورگ کنونی) و موسسه پرچم قرمز KGB اتحاد جماهیر شوروی (آکادمی اطلاعات خارجی کنونی) است.
او در سازمانهای امنیتی دولتی خدمت کرد، در دفتر شهردار سن پترزبورگ کار کرد و در سال ۱۹۹۶ به مسکو رفت و به سمت معاون مدیر امور رئیس جمهور فدراسیون روسیه رفت. سپس در اداره رئیس جمهور فدراسیون روسیه سمتهای بالایی داشت، ریاست سرویس امنیت فدرال و دبیر شورای امنیت را بر عهده داشت. او دو بار (در نیمه دوم سال ۱۹۹۹ و در سال ۲۰۰۸ - ۲۰۱۲) به عنوان نخست وزیر روسیه خدمت کرد.
زمانی که پوتین برای اولین بار در سال ۲۰۰۰ مسئولیت کشور را بر عهده گرفت، قول داد که دستور یلتسین برای «مراقبت از روسیه» اولویت اصلی او خواهد بود. رئیسجمهوری روسیه بارها تکرار کرده است که برنامه کلیدی وی، بهبود شرایط زندگی و افزایش درآمد روسها است.
در طول این سال ها، وضعیت چچن، مبارزه با تروریسم، کاهش سربازی اجباری در ارتش، المپیک سوچی، جام جهانی، معرفی آزمون دولتی واحد، پروژههای ملی و ایجاد کمک هزینه زایمان و همچنین سخنرانی معروف مونیخ، عملیات در سوریه، ایجاد گروه بریکس و اتحادیه اقتصادی اوراسیا، پیوستن شبه جزیره کریمه، دونباس، نووروسیا و آغاز عملیات نظامی ویژه از نکات محوری در کارنامه پوتین بوده است.
تصاویری از ادای سوگند ولادیمیر پوتین در مراسم تحلیف ریاست جمهوری در کاخ کرملین
اختیارات رئیسجمهوری روسیه
پوتین با ادای سوگند به عنوان رئیسجمهوری روسیه، باری دیگر مسئولیت ضمانت اجرای قانون اساسی، حقوق و آزادیهای انسان و شهروندی را در این کشور برعهده میگیرد.
بر اساس قانون اساسی روسیه، صیانت از حاکمیت، استقلال و تمامیت دولتی کشور، اطمینان از عملکرد هماهنگ و تعامل مقامات دولتی در چارچوب قانون از مسئولیتهای رئیسجمهوری این کشور است.
پوتین به عنوان رئیس دولت جهتهای اصلی سیاست داخلی و خارجی را تعیین میکند، مسائل مربوط به حقوق شهروندی را حل میکند. او همچنین فرماندهی کل نیروهای مسلح روسیه را برعهده دارد.
قانون اساسی به رئیس جمهوری روسیه، اختیارات گستردهای برای طراحی و اجرای سیاست خارجی این کشور میدهد. این رئیس دولت است که موقعیت روسیه را در عرصه بین المللی تعیین میکند.
۶ سال پیش، پوتین در مراسم قبلی تحلیف خود به عنوان رئیس جمهور گفت که روسیه باید مدرن و پویا باشد، چالشهای زمانه را جسورانه بپذیرد، زیرا تاریخ آرامش را نمیبخشد. به عقیده وی، کشور باید به طور مداوم رهبری خود را در بسیاری از زمینهها افزایش دهد، با اطمینان، با زحمت، ارادهای برای کار در جایی که هنوز به نتایجی دست نیافته است، جلب کند.
بدین ترتیب، پوتین تا ۶ سال آینده سکاندار ریاستجمهوری روسیه خواهد بود.
انتهای پیام/